رخت ِ زیبای آسمانی را/خواهرم با غروربر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش/چادرت ارزش است باور کن
بوی ِ زهرا و مریم و هاجر/از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:/"دِمُدِه گشت و دست و پا گیر" است
توی بال ِ فرشته ها انگار/حفظ وقت ِ عبور می آیی
کوری ِ چشمهای بی عفت/مثل یک کوه نور می آیی
حفظ و پوشیده در صدف انگار/ارزش و شان خویش میدانی
با وقاری و مثل یک خورشید/پشت ِ یک ابر ِ تیره میمانی
خسته ای از تمام مردم شهر/از چه رو این قدر تو غم داری؟
نکند فکر این کنی شاید/چیزی از دیگران تو کم داری !!
قدمت روی شهپر جبریل/هر زمانی که راه می آیی
در شب ِ چادرت تو می تابی/مثل یک قرص ِ ماه می آیی
سمت ِ جریان ِ آبها رفتن/هنر ِ هر شناگری باشد
تو ولی باز استقامت کن/پیش ِ رو جای بهتری باشد
پر بکش سمت اوج میدانم/که خدا با تو است در همه جا
پر بزن چادرت تو را بال است/و بدان می برد تو را بالا
در زمانی که شان و ارزش جز/به دماغ و لباس و ماشین نیست
توی چادر بمان و ثابت کن/ارزش واقعی زن این نیست ...!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
بیادشهدای هشت سال دفاع مقدس
امروز برای شهدا وقت نداریم
ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفس دغل ما
اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم
در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است
بهر سفر کرببلا وقت نداریم
تقویم گرفتاری ما پر شده از زر
ای داغ دل لاله تو را وقت نداريم
هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم
خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم
کوله باری پر ز مهر انبیا دارد شهید / سینه ای چون صبح صادق ، با صفا دارد شهید
این نه خون است ای برادر بر لب خشکیده اش / بر لب خونرگ خود ؛ آب بقا دارد شهید
گر چه درگرداب خون ، خوابیده آرام و خموش / با نوای بینوایی ؛ بس نوا دارد شهید
کعبه ی دل را زیارت کرده با سعی و صفا / در ضمیر جان خود ، گویی صفا دارد شهید
دانی از بهر چه جانبازی کند در راه دوست / چون طواف کعبه را درکربلا دارد شهید
تا مس نا قابل خود را بدل سازد به زر / در رگ دل ، جوهری ازکیمیا دارد شهید
پیکر عریان او در خاک و خون افتاده است / ازشرف بر جسم خود ، خونین قبا دارد شهید
* هو المحبوب العارفین*
اللهم العن الجبت و الطاغوت
سلام بر صدیقه کبری ،حضرت فاطمه زهرا (س) ...
تسلیت عرض می کنم ایام شهادت جانسوز مادر هستی را خدمت همه منتظران" گل نرگس ...مهدی فاطمه !"
بی بی جانم سلام ...این اولین بار است که دارم برایت نامه می نویسم ! نمی دانم چرا هیچ وقت نتوانستم تو را درک کنم و با تو گل زیبای پیمبر به گفت و گو بنشینم ؟!؟! اما در سالروز شهادتت شروع به نوشتن می کنم :
خانوم جان ، یادت میاید روز میلاد امام رضا (ع) را ؟! مداح به جای مولودی شروع کرد به خواندن روضه ی شما ! همان روضه ای را که داری با مظلوم عالم حضرت علی (ع) وداع می کنی !! همان روضه ای را که داری وصیت می کنی ! همان روضه ای را که حسن و حسین و زینب کنار بسترت حلقه زده اند و اشک می ریزند !! و چه سوزناک می خواند این روضه را !! آنقدر آن روز گریه کردم که دیگر نای حرف زدن هم نداشتم !! روز میلاد و ان همه اشک ؟! نمیدانم چه حکمتی بود که مداح این روضه را خواند !! ،اما آن روز بود که تو را و اوج مظلومیتت را از اعماق جانم و با سلول های وجودم درک کردم !
فاطمه جان ، روزگار بدی شده است ، آنقدر بد که ارثیه ای(چادر) را که از تو به ما رسیده مسخره می کنند !!
عزیز دلم ، مادرم !! آنقدر از بدی روزگار گله کرده ام که ....می بینی حال خراب مرا ؟!
می بینی با یگانه گل تو چه می کنند ؟! می بینی دلهایمان در غروب های جمعه چه سخت دل گیر است !!؟ دل گیر بودن دل شیعه از چه روست ؟! از گناهان زیاد یا از شکستن دل مهدی (عج)؟!؟!
هزاران سال است که تو رفته ای ،اما مادرم ! هنوز هم نام فاطمه(س) با دل ها بازی می کند ،هنوز هم مظلومیت تو را می شود دید ! انگار هنوز هم صدای ناله هایت از پشت در سوخته می آید ! انگار هنوز هم پا به پای علی مظلوم اشک میریزی !!
فاطمه جان !عزیزم ! بوی یاس که همه جا می پیچد ،دلم را روانه آن قبر بی نشانت می کند ....
مادرم ! می گویند زینب خیلی صبر داشت ، این درست ! ولی صبر تو ،صبر دیگری بود ....
آن همه مصیبت ، فراق مادر ، داغ جانسوز پدر ،فدک ...فدک ،فدک !! غم غربت و تنهایی علی (ع) ....یا نه ، به گمانم این بیشتر دلت را سوزاند ....دست ها و پاهای بسته علی (ع) میان کوچه .... یا شاید فریادهای از عمق جان علی از فرط تنهایی و بی کسی در چاه ......
راستی ام ابیها ! یک سوال ؟! گریه های شبانه تو سوزناک تر بود یا گریه های علی در نخلستان های کوفه ؟!!؟
نمیدانم ، اما آن روزها علی تو را داشت و تو علی را !!
اما وقتی تو رفتی ، علی تنهای تنهای تنها شد ......تنها تر از تنها !!
هیچ کس نمی تواند رنجی را که بر علی با بچه هایت در آن شب تاریک گذشت ، بیان کند....هیچ کس !!
مولا علی (ع) 40 قبر کند تا دست هیچ نامردی نتواند قبر تو را بیابد ....اما یادت می آید به علی چه گفتند ؟!
می گفتند : "غسل و کفن علی صحیح نیست !!! باید ما مسلمان ها خودمان دختر پیغمبرمان را غسل و کفن دهیم و دفن کنیم !! " اللهم العن الجبت و الطاغوت ....
لعنتی ها دستور نبش قبر دادند و چه استوار و محکم ، فریاد حیدری علی (ع) بلند شد که اجازه نمی دهد ....که همه کفار (ظاهرا مسلمان ) از ترس بر جای میخکوب شدند و جرات نکردند به یکی ، حتی یکی از آن قبرها نزدیک شوند !!علی جان کاش این فریاد را زودتر سر می دادی ...کاش ....
واما هنوز که هنوز است جای تو پیدا نیست !!
فاطمه جان ، دلم برایت تنگ شده است ....ما را هم به آن سرزمین که بوی تو را می دهد ...بخوان ....
مادر عزیزم ،دوستت دارم !(روایت داریم که هر کس حب فاطمه (س) در دلش باشد ، می تواند ، او را مادر خطاب کند ! زیرا او مادر همه هستی است !)
التماس دعا و یا علی مدد